ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
روزگاری است که دردت شده در من جاری
زجرکش کرده مرا بستر این بیماری
باورت میکنم ای عشق! تو هم باور کن
دلم از تیر تو برداشته زخمی کاری
من به شهریور چشم تو ارادت دارم
تو به دی ماه دلم گوشهی چشمی داری؟
تا ابد کشتهی چشمان تواَم، حرفی نیست
گرچه این هم شده دیگر سخنی تکراری
پشتگرمم به تو، گرمای تموزی انگار
پشتگرمم به تو ای عشق! در این ناداری
مجتبیٰ فرد
پنجشنبه 22 اردیبهشتماه سال 1390 ساعت 08:25