ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

کاظم بهمنی

کسی که در حضور تو غزل ارائه می‌کند
حرف نمی‌زند تو را، عمل ارائه می‌کند

فقط برای کام خود لب تو را نمی‌گزم!
کسی که شهد می‌خورد عسل ارائه می‌کند

نشسته توی دفترم نگاه ِ لرزه‌افکنت
و صفحه‌صفحه شاعرت گسل ارائه می‌کند

به کُشته مرده‌های تو قسم که چشم محشرت
به خاطر ِمعاد تو  اجل ارائه می‌کند

«رفاهِ» دست‌های تو شنیده‌ام به تازگی
برای جذب مشتری «بغل» ارائه می‌کند

بگو به کعبه از سَحر درون صف به ایستد
ظهر‌، قریش ِ طبع من، هبل ارائه می‌کند

ظهر، کلاس ِدینی و من و تو و معلّمی
که هی برای بودنت علل ارائه می‌کند

و غیبتی که می‌زند برای «بهمنی» است که
نشسته در حضور تو غزل ارائه می‌کند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد