هرچه مردم سادهتر، حکّامشان سفّاکتر
گرگ کمتر میدرد از گلّهی چالاکتر
سادگیها مانع آزادگیهامان شده است
هر چه کوه و درّه کمتر، نعره بیپژواکتر
شستن مغز بشر یا خوردن آن بدتر است
کیست اکنون عاقلان، در چشمتان ضحّاکتر؟
ترس زاهد حاصل بالا نشستنهای اوست
از سر منبر خدا را دیده وحشتناکتر!
گر چه عریانی به چشم زاهدان بیقیدی است
هر چه طول جامه کمتر، باصفاتر، پاکتر!
دامنت را رنگ کن از باده زاهد، میشود
باغ پرگلتر، یقیناً بی خس و خاشاکتر
•
های یوسف! روز محشر با گریبانت مناز
نیست از قلب پریشان زلیخا، چاکتر