ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
تصمیم داشتم که تو را یک غزل کنم
وقتش رسیده است به قولم عمل کنم!
این یک معادله است که مجهولهاش را
باید به انزوا بکشانم و حل کنم
کندویمان عصارهی نیش و کنایههاست
زنبور میشوم که لبت را عسل کنم
راحت کنار میکشم از این بهانهها
تا شانههای خالی خود را بغل کنم
بوسیدنت خلاف قوانین کشور است
باید عمل به شیوهی بین الملل کنم
من روی خط زلزلهات ایستادهام
قصدم نبود فاصلهای را گسل کنم
باید به فکرهای سیاهم جهت دهم
اصلاً درست نیست تو را مبتذل کنم!
سلام
کلا از این همه شعر خوب که میذاری ممنونم .
موفق باشی
سلام
لطف دارید.