ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

عباس کیقبادی

و بک الدّخیل یا عشق، بک الدّخیل یا عشق
به کفم عصای موسی و تو رود نیل یا عشق

ز دو دیده جوی خون است به دامنم روانه
برسان مرا از این جوی به سلسبیل یا عشق

ره خون و آتش است این و رموز عقل، باطل
به کدام رمز رفتیم در این سبیل یا عشق؟

تو کرشمه‌ای نمودی که یکی قتیل خواهم
دو هزار نعره برخاست: انا القتیل یا عشق

همه بندگان مال‌ند و چرندگان قال‌ند
تو بگو چه خواهی ای دل هم از این قبیل یا عشق؟

کلمات شعر گنگ‌ند، زبان رقص، خوش‌تر
فعلاتُ فاعلاتُن، فعلُن فعیل یا عشق

نه رهی به کوچه‌باغم که شب است و بی‌چراغم
تو برآی آفتابا! تو بشو دلیل یا عشق
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد