بیشهای سوخته در قلبِ کویریست، منم
وندر آن بیشهی آتشزده شیریست، منم
ای فلک! خیره به روئینتنیات چشم مدوز
راست در ترکشِ رستم، پَرِ تیریست، منم
تا قفس هست مرا لذت آزادی نیست
هر کجا در همه آفاق اسیریست، منم
زندگی سنگ عظیمیست، ولی میشکند
که روان زیرِ پِیاش جوی حقیریست، منم
در پِی آبِ حیاتی؟ به خرابات برو
- خسته از عُمر - در آن زاویه پیریست، منم
گر چه دور است ولی زود عیان خواهد شد
آنچه کوه است در آن دامنه، دِیریست، منم
جسارت و بی باکی حسین جنتی رو در شعر بی نهایت دوست دارم