زندگی مثل شوق شاخه به نور، جلوههایی قشنگ میخواهد
کوه پشتش به آسمان گرم است، صخرههایش پلنگ میخواهد
زندگی رودخانهی شادی است، رود آیینهای خدادادی است
بسترش امتداد آزادی است، رفتنی بیدرنگ میخواهد
وای اگر عاشقانه کم باشد، گریه بسیار و شانه کم باشد
پیروان ترانه کم باشد، زندگی عود و چنگ میخواهد
زندگی چیست؟ بوسه در کولاک، چکچک خونِ خوشهها از تاک
پس چرا باز آدمی از خاک، همچنان گور تنگ میخواهد؟
چشمه پُر میکند سبویش را، بید آشفته کرده مویش را
آدمی باز آرزویش را، با زبان تفنگ میخواهد
میزند زخم بر تن میهن، یک زمان دوست یک زمان دشمن
میهن خستهام دلت روشن! مرگ بر آن که جنگ میخواهد
چقد همه چی پر از حس خوبه
کاشکی کانال داشتید راحتتر میشد دنبالتون کنم :)
فعالیتم پیوسته نیست